من!
زمان: ۵ شنبه صبح.دارم از خونه خارج می شم که برم شرکت.
توی ذهنم: امشب موقع برگشتن از کلاس،میرم کتاب فروشی.یه پاکت کادو می گیرم که پولی که بعنوان هدیه عروسی همکار جمع شده بذارم داخلش..بعد می رم داروخانه کرم و شامپو می خرم.بعد می رم سوپر،بستنی و آب انار می خرم.
.
.
.
.
زمان:۵ شنبه شب.دارم از کلاس خارج می شم.![]()
توی ذهنم:زودتر برسم خونه یه چیزی بخورم و بخوابم!
پدال گاز را بفشاررررر!!!
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 11:19 توسط خاتون
|
ای عشق بسوی تو گذر می کنم از خویش