خواهری اومده و یک کتاب نشونم می ده.مولفش استاد گرامیشه.حدود ۵۰ صفحه بود و اندازه ش از دفترهای معمولی کوچکتر.گفتم چند؟گفت ۱۳۰۰۰ تومن!

و من مثل تام و جری چشمهام از حدقه زد بیرون و فکم افتاد!

گفتم مطمئنی ؟چون اینقدر نیست قیمتش.نهایتا ۴۰۰۰ تومنه. لیبل قیمت رو نگاه کردم.روش یدونه تگ چسبونده بودن و با دست!نوشته بودن ۱۳۰۰۰ تومن!!!با معصومیت خاصی که حاکی از بیخبریش بود گفت استاد گفته من از اول گفته بودم ۱۳۰۰۰ تومن.ناشر اشتباهی ۳۰۰۰ تومن چاپ کرده.برای همین لیبل زدیم!

گفتم عزیز دلم این انتشارات کتابهای رفرنس منه.خیلی هم سرشناسه.استادتون یه دزد وقیحه.من قیمتو می دونم.

خلاصه بچه ها ته و توی قضیه رو درآوردن که بله ۴۰۰۰ تومنه و استاد هر ترم به همین شکل سرکیسه می کنه دانشجوها رو.قرار شد خواهری کتاب رو پس بده مثل یه عده.

یه عده ی نمی دونم تو سری خور یا...؟ هم گفتن ما رومون نمی شه.پولشو می دیم به استاد.

و هیچکس به رئیس دانشگاه اعتراضی نمی کنه از ترس کم شدن نمره یا حذف واحد!

دزدی فقط از دیوار کسی بالا رفتن نیست !